خانم ریحانه آقارجبی، دکتر محمدرضا رسولی، دکتر سیدمحمود نجاتی حسینی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۰۰ )
چکیده
در این پژوهش سعی شده تا جغرافیای فرهنگی بهویژه سبکهای دینداری کاربران ایرانی در فضای اینستاگرام بررسی شود. رویکرد این پژوهش، استقرایی بود و پژوهش با روش نتنوگرافی یا اتنوگرافی آنلاین انجام شد که یکی از روشهای کیفی است. بر همین اساس، صفحات اینستاگرامی با محتوای دینی که دارای دنبالکنندههای زیادی بودند و انتساب صفحه به افراد مطرح در حوزه فعالیتهای دینی بود، به عنوان جامعه مورد مطالعه در نظر گرفته شدند که ۱۴ صفحه با گرایشهای مختلف دینی را شامل میشد. پستها، کامنتها و محتوای منتشر شده در این صفحات اینستاگرامی به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شدند. برای تحلیل دادهها از کدگذاری با استفاده از نرمافزار MaxQda استفاده شد. سبکهای دینداری که رفتار دینی کاربران را نمایندگی میکرد، در ۹ گونه شناسایی شد. نتایج نشان داد تاثیر فضای مجازی به عنوان مکان و فضای جغرافیایی بر انواع دینداری و برداشتهای دینی کاربران تاثیرگذار بود. بدین معنا که فضای فیزیکی از نظر زمان و مکان دارای ماهیتی منعطف بوده و امکان ارتباط میان دینداران با سبکهای متفاوت را فراهم میکرد. بنابراین هر فردی بر اساس انباشتههای فضای اطرافش و ادراکات محیطی در بازار دینی ارائهشده در فضای جغرافیای فرهنگی اینستاگرام نوعی از سبکهای دینداری در قالب شهرهای فضای مجازی را نمایندگی میکرد. تاکید بر مناسک در فرهنگ دینداری و ابعاد دینداری، توانست دینداری شعائرگرا را بازنمایی کند. دینداری سنتگرایانه که از سوی گفتمان رسمی دینداری در جامعه حمایت میشود، جغرافیای فرهنگی ایران را در بر میگیرد. دینداری عقلگرا، دینداری خودمرجع، دینداری معرفتاندیش، دینداری عرفانی، دینداری ترکیبی، دینداری عاطفی و دینداری بنیادگرا گونههای دیگر دینداری بودند که نشان دادند در فضای مجازی، فرهنگ دینداری و رفتار دینی بازنماییهای متکثر و متنوعی پیدا کردهاند که تکثر ارزشها و باورهای دینی در گروههای اجتماعی را نمایندگی میکنند. در این پژوهش تاثیرات عمیق جغرافیای فضای مجازی بر فرهنگ دینداری قابل مشاهده بود.
زیبا کدخدایی، حمیدرضا رخشانی نسب، مجتبی رخشانی نسب،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۰۰ )
چکیده
یکی از رویکردهای معاصر گردشگری، استفاده از فضای مجازی و فناوری اطلاعات در گردشگری است که نگرش جدیدی به گردشگری ایجاد کرده و مرزهای بین دنیای واقعی و فضای مجازی از میان برداشته است. در این راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی قابلیتهای فضای مجازی در توسعه گردشگری شهرستان کنارک میباشد. این پژوهش از نظر هدف، «کاربردی» و از نظر ماهیت و روش، «توصیفی- تحلیلی» میباشد همچنین شیوه گردآوری اطلاعات «اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه)» است. جامعه آماری مورد مطالعه در حوزه متخصصان میباشد که با استفاده از روش دلفی دو مرحلهای، ۳۵ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ در سطح ۰,۸۵۲ محاسبه و تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی تکنمونهای، تحلیل مسیر و تکنیک دیمتل (DEMATEL) استفاده شده است. نتایج آزمون تی تکنمونهای نشان داد که فضای مجازی با میانگین ۲۲/۴ از حد مبنای (۳) بیشتر میباشد بنابراین فضای مجازی بر توسعه گردشگری شهرستان کنارک تأثیر گذاشته است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر حاکی از آن میباشد که زیرساخت فناوری اطلاعات با ضریب ۶۰۸/ دارای بیشترین تأثیر و تجارت الکترونیکی با ضریب ۲۵۰/ دارای کمترین تأثیر بر توسعه گردشگری شهرستان کنارک میباشد. نتایج حاصل از تکنیک DEMATEL نشان داد از بین شاخصهای مؤثر بر گردشگری شهرستان کنارک، شاخص بستر مخابراتی با مقدار ۹۷۱/۵ بیشترین تعامل و شاخص اطلاعرسانی با مقدار ۶۷۱/۵ کمترین تعامل، شاخص شبکه اجتماعی با مقدار ۴۰۲/۱ مؤثرترین عامل و شاخص بستر مخابراتی با مقدار ۰۸۸/۲-تأثیر پذیرترین عامل هستند. با توجه به نتایج حاصله میتوان نتیجه گرفت که با ایجاد زیرساختهای فناوری و معرفی جاذبههای شهرستان کنارک از طریق برنامههایی مانند (تلویزیون، سایتهای خبری و ...) توسعه این شهرستان محقق میشود.