جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای تصاویر لندست

صیاد اصغری سراسکانرود، هادی امامی،
دوره ۱۹، شماره ۵۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

حرارت سطح زمین شاخص مهمی در مطالعه مدل‌های تعادل انرژی در سطح زمین در مقیاس منطقه‌ای و جهانی است. با توجه به محدودیت ایستگاه‌های هواشناسی، سنجش از دور می­تواند جایگزین مناسب برای برآورد حرارت سطح زمین باشد. هدف اصلی از این تحقیق پایش دمای سطح زمین و رابطه‌ای آن با کاربری اراضی می‌باشد که با استفاده از تصاویر ماهواره­ای پایش شده است. به همین منظور ابتدا تصاویر مربوطه اخذ شد و پیش پردازش‌های لازم بر روی هرکدام اعمال شد. سپس نسبت به مدل‌سازی و طبقه‌بندی تصاویر اقدام شد. ابتدا به منظور بررسی تغییرات کاربری‌اراضی، نقشه طبقه‌بندی شده کاربری‌اراضی برای هردوسال با استفاده از روش شیءگرا استخراج شد و سپس به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی نقشه تغییرات کاربری‌اراضی در یک بازه زمانی۱۸ ساله(۲۰۰۰-۲۰۱۷) استخراج شد. درنهایت به منظور پایش دمای سطح زمین نقشه دمای سطحی شهرستان اردبیل استخراج شد. نتایج نشان داد که رابطه قوی بین کاربری اراضی و دمای سطحی وجود دارد. به این صورت که کاربری­ همچون کاربری شهری، دارای دمائی حدود ۴۱ درجه سانتیگراد(۲۰۱۷) می­باشد که به دلیل جاذب حرارت بودن عوارض شهری دارای دمای بیشتری نیز می­باشد. این درحالی است که کاربری مناطق آبی به دلیل جذب کمتر حرارت دارای دمای ۳۴ درجه سانتیگراد(۲۰۱۷) می­باشد . این موضوع نقش کاربری­های مختلف را در تعیین دمای سطحی نشان می­دهد.  همچنین در این پژوهش رابطه دمای سطحی با پوشش گیاهی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نواحی همچون خاک و شهری که دارای پوشش­گیاهی کمتری نسبت به  نواحی همچون کشاورزی و مرتع می­باشند، دارای دمای بیشتری نیز می­باشند. زیرا پوشش­گیاهی همواره به صورت مانع برای ورود حرارت بوده است و رابطه معکوس با حرارت سطحی دارد.

محمد ابراهیم عفیفی،
دوره ۲۰، شماره ۵۶ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

نقشه های کاربری پوشش زمین از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب میشوند. هدف این تحقیق بازبینی ، مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در دوره ۳۰ ساله توسط مدل LCM  در شهر شیراز می باشد. در این تحقیق، تصاویر سنجندههای TM لندست ۴، ۵ و OLI لندست ۸ به ترتیب برای سال های۱۹۸۵ ، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۵ و همچنین نقشه های توپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید.سپس صحت سنجی و آشکار سازی تغییرات انجام شد با بکارگیری مدل پیش بینی تغییرات کاربری LCM  مارکوف و رویکرد مدلساز تغییر کاربری انجام شده است .تصاویر هر سه مقطع زمانی به چهار طبقۀ کاربری بایر، باغ، اراضی شهری، و اراضی زراعی طبقه بندی شدند. بنابر نتایج، کشاورزی آبی پویاترین کاربری موجود در منطقه بوده که وسعت این اراضی طی ۱۹۸۵ تا ۲۰۱۵ روندی صعودی را در پی داشته است، به طوری که مقدار( ۴۳۳۷ هکتار ، ۷/ ۱۲ درصد) به این اراضی افزوده شده است. روند تغییرات کاربری بایر نیز طی ۱۹۸۵ تا ۲۰۱۵ روندی نزولی بوده که موجب کاهش ۹۹ / ۵۹۱۶۰ هکتار از این طبقه شده است.نتایج آشکار سازی تغییرات در دوره ۱۹۸۵ با ضریب کاپا ۸۸/۰، در دوره  ۲۰۰۰ باضریب کاپا ۷۷/۰ و در دوره ی ۲۰۱۵ با ضریب کاپا ۹۲/۰ نشان داد. نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات در سال ۲۰۳۰ به گونه ای است که در صورت ادامه روند موجود در منطقه ۳۳ / ۲۰ درصد به طبقه کاربری زراعی افزوده خواهد شد، به طوری که در سال ۲۰۳۰ کاربری کشاورزی آبی ۹۵ / ۶۰ درصد از مساحت منطقه را شامل می شود. در کاربری های بایر و باغ به ترتیب ۱۲ / ۲۱ و ۲۱ / ۰درصد از مساحت تشکیل دهنده هر کاربری کاسته شده است و به مساحت کاربری شهری افزوده شده است. نقشه پیش بینی حاصله از مدل زنجیره مارکوف برای ارائه دیدی کلی به منظور مدیریت بهتر منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت است.

ُسارا کاویانی آهنگر، رسول مهدوی، غلامرضا زهتابیان، حمید غلامی، آشوک کومار چاپاگین،
دوره ۲۴، شماره ۷۲ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

بیابان‌زایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابان‌زایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال ۱۹۹۳)، سنجنده +ETM (سال های۲۰۰۱ و ۲۰۰۸) و سنجنده OLI/TIRS(سال ۲۰۱۶) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشه‌های کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال ۱۹۹۳ و ۲۰۰۱ و سال ۱۹۹۳ و ۲۰۱۶ پسروی ۹۹ درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال ۲۰۱۶ نسبت به سال۲۰۰۸ و ۱۹۹۳ است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال ۱۹۹۳ تا سال ۲۰۱۶ سطح اراضی آبی از ۱۱/۷ هکتار به ۰۷۵/۰ هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از ۹۹/۱۴۳ هکتار به  ۸۳/۲۲۳ هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از ۲۸/۱۱۳ هکتار به ۱۴/۲۰۱ هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخص‌های اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابان‌زایی می‌توان نتیجه گرفت که روند بیابان‌زایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)