۸ نتیجه برای زنگنه
سعید زنگنه شهرکی، آنیتا مجیدی هروی، آزاده کاویانی،
دوره ۱۲، شماره ۲۵ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده
چنانکه رشد و گسترش کالبدی و فضایی شهر کنترل نگردد و برنامه ای برای آن اندیشیده نشود، پدیده ای به نام اسپرال شهری یا پراکنش افقی بی رویه را به وجود خواهد آورد. نتایج تحقیقات نشان می دهد این پدیده در اکثر کشورهای جهان با اثرات و پیامدهای نامطلوبی همراه بوده است؛ به همین علت برای ارائه راهکارهای مناسب برای کنترل پراکنش افقی بی رویه یک شهر، قبل از هر چیز باید عوامل و فاکتورهای موثر بر بروز چنین پدیده ای مورد شناسایی قرار گیرد. در راستای رسیدن به این هدف، شهر یزد که یکی از گسترده ترین شهرهای کشور از نظر فضایی و کالبدی می باشد به عنوان نمونه مورد مطالعه این پژوهش انتخاب شده است. روش تحقیق این مقاله، روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از تصاویر ماهواره ای، داده های گردآوری شده از سازمان های شهری و استفاده از نرم افزار ArcGIS می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تنها یک عامل یا فاکتور مسبب پراکنش افقی بی رویه شهر یزد در چند دهه اخیر نبوده است؛ بلکه مجموعه ای از عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی ، محیطی – جغرافیایی و سیاسی-مدیریتی به صورت ترکیبی دست به دست هم داده اند تا امروزه این شهر دچار اشغال فضایی سریع و گسترده گردد که از نظر حجم و اندازه گستردگی فضایی شهر در نوع خود کم نظیر می باشد.
سعید زنگنه شهرکی،
دوره ۱۵، شماره ۳۸ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
شکل و فرم شهر در زمانها و دوره های مختلف می تواند تحت تاثیر عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و طبیعی متفاوت و متغیر باشد و در طول زمان ثابت و ایستا نیست. بنابراین تشخیص فرم فضایی- زمانی شهر یکی از مسائل و چالش های کنونی برنامه ریزان شهری برای هدایت و ساماندهی بهینه شکل شهر به جهات مناسب می باشد. شهر مورد مطالعه این پژوهش شهر یزد و دوره زمانی مورد مطالعه از سال ۱۳۵۴ تا سال ۱۳۸۹ می باشد. برای دستیابی به هدف تحقیق که همان اندازه گیری فرم این شهر با استفاده از متریک های فضایی می باشد از داده های سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای و نرم افزار Arc GIS بهره گرفته شده است. نتایج به دست امده حاکی از آن است که در چهار دوره مورد بررسی، میزان پیچیدگی یا بی نظمی شکل قطعات ولکه های شهر افزایش، اندازه مرکزیت یا نزدیکی قطعات شهری به یکدیگر کاهش، میزان فشردگی یعنی تعداد قطعات، اندازه قطعات نیز کاهش، میزان تخلخل یا وجود فضاهای خالی و استفاده نشده افزایش و در نهایت تراکم به شدت کاهش یافته است که همه اینها بیانگر این نکته است که شهر یزد از فشردگی و متراکم بودن به سمت گستردگی و پراکنش سطحی بی رویه حرکت کرده است که با توجه به اثرات نامطلوب این پدیده، شایسته است از استراتژی ها و سیاست های کنترلی شدید در بخش های پیرامونی و مرزهای رشد شهر استفاده گردد.
نجمه شفیعی، محمد علی زنگنه اسدی، جواد جمال آبادی، زینب مجرد تیتکانلو،
دوره ۱۹، شماره ۵۲ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف از انجام این مطالعه بررسی علل افت آبهای زیرزمینی بر اثر فعالیتهای تکتونیکی ، برداشتهای بیرویه و خشکسالیهای اخیر در چارچوب نظریه ژئودوآلیته می باشد. بدین منظور و با هدف ارزیابی فعالیتهای تکتونیکی منطقه، از برخی شاخصهای ژئومورفیک از جمله شاخصهای((BS)، AF)) ، (T)، (J) ، (Hi)، (VF)، S)) ، (SL) ، (Δa) ، (Iat)) و نقشههای همعمق و همافت حوضه استفاده شده است. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که میزان بارش در سال ۸۲ نسبت به سال۸۸، ۳۱۰ میلیمتر کاهش و به تبع آن تعداد چاهها ۲۱۷حلقه افزایش یافته و میزان برداشت از سطح چاهها نیز ۵۸۲۹۸۶۵۹ میلیون متر مکعب بر ساعت کاهش یافته است. همچنین میزان متوسط عمق چاهها ۱۰ متر افزایش یافته بهطوری که بیشترین میزان افت مربوط به چاه خومهزار درحدود ۲۶- متر واقع در بخش جنوبی حوضه است که این شواهد نشان میدهد در محدوده آبخوان علاوه بر نقش تکتونیک در بازه طولانی مدت، نقش فعالیتهای انسانی و خشکسالیها هم میتوانند جزء عوامل مؤثر در افت آب زیرزمینی و توسعه ژئودوالیتی در سطح دشت به شمار آیند.
امیر صفاری، طیبه کیانی، ساسان زنگنه تبار،
دوره ۱۹، شماره ۵۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
پهنههای کارستی نقش مهمی در تغذیه آبخوانهای کارستی دارند، بنابراین شناخت عوامل مؤثر در تحول کارست و پهنهبندی آن در زمینه مطالعات مربوط به منابع آب کارست دارای جایگاه ویژهای هستند. نتایج حاصل از این مطالعات میتواند جهت مدیریت کمی و کیفی و حفاظت از این منابع در مقابل آلودگیهای ناشی از فعالیتهای انسانی مورد استفاده قرار گیرد. کوهستان خورین با مساحت ۵/۳۹۶ کیلومتر مربع در زون زاگرس مرتفع و در مرز دو استان کردستان و کرمانشاه قرار میگیرد. توده مورد نظر به دلیل رخنمون سنگهای کربناته و وجود دیگر متغیرهای تاثیرگذار، مستعد پدیده کارست زایی بوده و در آن چشمههای زیادی به عنوان خروجی آبخوان کارستی وجود دارد. در همین راستا شناسایی اشکال کارستی و بررسی ژئومورفولوژی کارست و میزان توسعه آن در توده کارستی خورین حائز اهمیت میباشد. در این ناهمواری اشکال متفاوتی از چشمانداز کارست از جمله انواع لاپیهها، فروچالهها، غارها و .... شکل گرفتهاند. در این پژوهش لایههای سنگشناسی، فاصله از گسل، بارش، دما، شیب، ارتفاع، جهت شیب و پوشش گیاهی با توجه به تابع مورد نیاز هر کدام، فازی سازی شده و با استفاده از عملگر گامای ۹/۰ تلفیق شدند در پایان نقشه پهنهبندی توسعه کارست سطحی منطقه تهیه شد. این نقشه در چهار طبقه فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و کارست با توسعه زیاد با استفاده از روش شکستگیهای طبیعی طبقهبندی شد. با توجه به نیاز به لایهی فروچالهها برای بررسی صحت پهنهبندی توسعه کارست منطقه مورد مطالعه، با استفاده از روش"Fill sink" اقدام به شناسایی فروچالههای کارستی و تهیه نقشه توزیع فضایی آنها گردید. نتایج تحقیق حاکی از این است که حدود ۹۸% فروچالهها در طبقات کارست سهگانه قرار گرفتهاند.
لیلا منتصری، ابوالقاسم امیر احمدی، محمد علی زنگنه اسدی،
دوره ۱۹، شماره ۵۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
در این پژوهش به بررسی نقش عوارض ژئومورفولوژی در تغییر کیفیت شیمیایی آب در بخشی از جغرافیای شمالشرق کشور پرداخته شده است. عارضه ژئومورفولوژی مورد بحث در این پژوهش تپههای مارنی است که حاصل فعالیتهای آتشفشانی-رسوبی دوران سوم زمینشناسی میباشد و به نقش شیمیایی اثرات این تپهها در گلآلود کردن آب یکی از رودخانههای جاری در پهنه آن (رودخانه کلاته سادات در غرب سبزوار) جهت آبیاری اراضی کشاورزی اطراف این رودخانه پرداخته میشود که در اصطلاح عامیانه به آن "آبرنگ کردن" میگویند. در این مطالعه از روشهای مشاهده میدانی، مصاحبه با کشاورزان محلی، برداشت و آنالیز نمونه آب و آزمایشهای فیزیکوشیمیایی استفاده شده است. نتایج آزمایشها و مقایسه کیفیت شیمیایی آب زلال و گلآلود نشان داد که میزان درصد رسوب (گلآلودگی)، سختیکل (غلظت کلسیم و منیزیم) و شوری آب (هدایت الکتریکی) در آب گلآلود بیشتر است؛ اما تحلیل آماری و رسم نمودار شولر و ویلکاکس و طبقهبندی SSP و SAR مشخص کرد که این افزایش در حد بحرانی و آسیبپذیر نیست و کیفیت آب شرب و کشاورزی رودخانه کلاته سادات و حتی سختی کل آن در وضعیت مطلوب و خوبی است. بهعبارتی تپههای مارنی و گلآلودگی آب سبب تغییرات قابل توجه در کیفیت شیمیایی آب رودخانه نمیشود؛ لذا از آب گلآلود میتوان برای آبیاری اراضی کشاورزی استفاده کرد.
محمد معتمدی راد، لیلا گلی مختاری، شهرام بهرامی، محمد علی زنگنه اسدی،
دوره ۲۱، شماره ۶۲ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
منابع آب زیرزمینی مهمترین بخش از آبهای شیرین قابل استفاده و در دسترس بشر به حساب میآید. پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی کیفیت منابع آبی حوضه کارستی روئین اسفراین میپردازد. بدین منظور نمونهبرداری از منابع آب (۲۰ نمونه) به عمل آمد و کیفیت آب زیرزمینی منطقه از لحاظ شرب، کشاورزی و صنعت با استفاده از نمودار شولر، ویلکوکس و روش لانژلیه و شاخصهای WQI و GQI مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج آنالیز نمونههای برداشت شده و نمودار شولر، بیشتر آب چشمههای منطقه در رده خوب برای شرب قرار گرفتند. نتایج حاصل از نمودار ویلکوکس نشان داد که فقط نمونههای S۷ (چشمه زرگرا)، نمونه S۶ ( چشمه قرنگ زوچه) و نمونه S۲۰ (رودخانه در خروجی حوضه)دارای آب شور ولی قابل استفاده برای کشاورزی و بقیه مناسب برای کشاورزی بودند. جدول کیفیت آب چشمههای منطقه از لحاظ مصارف صنعتی نیز نشان داد کلیه نمونههای آب منطقه به جز چشمه سنگوا که دارای آب با خاصیت رسوبگذار میباشد، دارای خاصیت خورنده میباشند. شاخص WQI نیز نشان از کیفیت مناسب تمامی نمونههای برداشت شده از لحاظ شرب میباشد و فقط آب سطحی خروجی حوضه که WQI آن بالاتر از ۵۰ میباشد در رده خوب قرار میگیرد. بررسی مکانی و پهنهبندی کیفیت آب شرب از شاخص GQI نیز صورت گرفت که مقدار شاخص کیفی GQI در منطقه برای نمونهها از۴۲/۹۳ تا ۸۷/۹۵ متغیر بوده است. لذا میتوان گفت هر چند که کمترین میزان کیفیت نمونهها مربوط به آب سطحی خروجی حوضه میباشد، ولی این مقدار کیفیت نیز در رده کیفیت مناسب قرار میگیرد. لذا در مجموع تمامی منابع آبی منطقه مورد مطالعه از نظر استانداردهای آب آشامیدنی در رده کیفیت مناسب قرار میگیرند.
ملیحه محمدنیا، ابوالقاسم امیراحمدی، محمدعلی زنگنه اسدی،
دوره ۲۲، شماره ۶۶ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
با توجه به ارتباط نزدیک ویژگی های فیزیکی خاک سطحی و میزان فرسایش بادی، هدف از این پژوهش استفاده از تحلیل های گرانولومتری در مطالعات بیابان زایی در شهرستان گناباد می باشد که جهت نیل به این هدف ۱۷ رخساره در منطقه شناسایی و پس از تهیه نقشه رخساره های ژئومورفولوژی منطقه، مناطق کوهستانی و همچنین مناطقی که پتانسیل ایجاد گرد و غبار نداشتند از نمونه برداری حذف و عملیات برداشت از خاک سطحی ۱۴ رخساره باقی مانده انجام گرفت. نمونه ها به آزمایشگاه ژئومورفولوژی دانشگاه حکیم سبزواری برده شد و در آزمایشگاه بوسیله سری الک های با قطر ۲۰۰۰، ۱۰۰۰، ۵۰۰، ۲۵۰، ۱۲۵ و ۶۴ میکرومتر و ظرف جمع آوری رسوبات کوچکتر از۶۴ میکرومتر، دانه سنجی گردید. نتایج نشان داد بیشترین فراوانی قطر ذرات در نمونه های ماسه در طبقه ۲۵۰-۱۲۵ میکرون بوده و با توجه به رابطه میانگین ذرات با فاصله حمل آن ها می توان به این نتیجه رسید که فاصله حمل ذرات از یک مکان نزدیک و محلی بوده است. جورشدگی نمونه های مختلف بین ۵۰۲/۱ تا ۳۱۹/۰ متغیر بوده است. دشت ریگی ریزدانه بیشترین و دشت هایی با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی کمترین میزان جورشدگی را به خود اختصاص دادند. در بررسی های انجام شده در بخش چولگی عمدتاً رسوبات دارای کج شدگی مثبت بودند که بیانگر فراوانی ذرات ریزدانه در منطقه می باشد. تپه های ماسه ای، دشت هایی با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی و دشت های نسبتاً مسطح با شوری متوسط با توجه به میزان کج شدگی از مناطق حساس به فرسایش بادی در منطقه به شمار می رود که پیشنهاد می گردد احداث باد شکن و عملیات مالچ پاشی در این مناطق انجام گیرد.
عباس لدنی، احمد پوراحمد، کرامت اله زیاری، رحمت اله فرهودی، سعید زنگنه شهرکی،
دوره ۲۳، شماره ۶۸ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، تدوین شاخصها و معیارهای حکمروایی خوب، ارزیابی وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی با رویکرد حکمروایی خوب بوده است. برای تحقق این اهداف، ابتدا با تشریح ادبیات موضوع و مرور پیشینه تحقیق، الگوی مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی با رویکرد حکمروایی خوب ارائه گردید. معیارهای اصلی در این الگو، مشارکت، قانونمداری، پاسخگویی، مسئولیتپذیری، عدالت محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی و اجتماع محوری بوده که هریک شامل زیرمعیارهایی است. سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه با ساکنین و متخصصین، و همچنین از طریق کاربست روش تحلیل سلسله مراتبی، وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش ارزیابی شد. امتیاز نهایی کیش با انجام محاسبات، ۵۳/۲ (از مجموع ۵) به دست آمد که نشاندهنده وضعیت نسبتا نامناسب حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش است. در نهایت، راهکارهایی برای ارتقاء وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش ارائه گردید