1- علم و صنعت ایران ، s_jalili@iust.ac.ir
2- تربیت مدرس
چکیده: (362 مشاهده)
فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه میباشند .در حالیکه رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامههای توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران به عنوان پرتراکم ترین منطقه در این کلانشهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز میباشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجارهنشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی بهمنظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 میباشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. دادهها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمعآوری و جهت تجزیه و تحلیل از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که تنوع پذیری فعالیتها، اختلاط کاربری، همهشمولی اجتماعی، دسترسی به حملونقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطرهانگیزی، ایمنی، بهرهگیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطافپذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مولفههای اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی میباشند و شرایط و فعالیتهای مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی میشود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوقهای محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظهکارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) میباشند و در نهایت جهت تحقق پذیری آنها 18 سیاست و 31 برنامه اقدام تدوین شده است
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
جغرافیا و برنامه ریزی شهری دریافت: 1401/2/23 | پذیرش: 1401/11/4